روزگار در چشم من می سوختو من با چمدانی انباشته از قلب های قدیمبه سوی آینده می رفتمتمام خاطرات گذشته،در انتهای کالسکه یی بجا مانده بود.در قاب پنجره هابه انتظار نشسته بودمو در این انتظارلبخند من در پی عشقبه جانب شما بود.و در این لبخندکورسوی عاشقانه های مردیستکه در حال جان گرفتن است.مردی که ، دلش از تنهایی گرفته بود.اما به نام عشقمنتظر فردایی است ...
جدید ترین کد آهنگ ها Amir-b646
کد ماوس